.

.

نامه سرگشاده جمعی از فرهنگیان آذربایجان و کردستان به رئیس جمهور

بسم الله الرحمن الرحیم

نامه ی جمعی از معلّمان تورک و کورد به رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام
همانطور که مستحضر هستید چرخه ی تربیت و آموزش نیروی انسانی در آینده ی ایران اسلامی و نیز سرنوشت آینده ی فرزندان برومند این مرز و بوم در مدارس در دستتان توانا، فداکار و مبارزِ معلمان رقم خواهد خورد که اگر دولت محترم جمهوری اسلامی ایران به وضعیت ناگوار حقوقی و معیشتی معلمانِ دلسوز و فداکار نیندیشد و نسبت به این معضلات راه حلی را جستجو نکند، دیگر انگیزه ای برای آموزش و تربیت فرزندانِ دلیر و شجاع این مملکت وجود نخواهند داشت؛ زیرا معلمان به خاطر درگیر شدن با مسایل و مشکلات بی پولی و درآمد بسیار بسیار پایین جهت زندگی و معیشت شان، دیگر شور و شوق چندانی برای تدریس و تربیت برایشان باقی نخواهد ماند.

   نایت اسکین

 فرهنگیان و معلمان سراسر کشور با توجه به پایین بودن حقوق و مزایای بسیار کم و ناچیز خود در وضعیت بسیار ناگوارِ زندگی و معیشتی(در زیر خطر فقر) به سر می برند؛ تا جاییکه این مسأله منزلت اجتماعی و شخصیتی آنان را نزد دانش آموزان و مردمِ جامعه بسیار پایین آورده است؛ به طوری که دانش آموزان دیگر معلمان را به عنوان الگوی اخلاقی و اجتماعی خود بر نمی گزیند، به همین خاطر اکثرشان به الگوهای غیر اخلاقی و فاسدِ رایج در جامعه پناه برده و سرنوشت خود، خانواده، مردم جامعه و حکومتشان را به خطر می اندازند؛ زیرا در چنین جوی که برای معلمین و فرهنگیان کشور ایجاد شده، معلمی دیگر الگوی اخلاقی و رفتاری جامعه نمی باشد و هر جامعه ای هم که الگوی معلمی در آن از میان برود، طبیعتاً آن جامعه به قهقرا و ناامنی خواهد رفت و بیشتر جوانان آن یا به زندان کشیده شده یا به بلای خانمانسوز اعتیاد گرفتار خواهند شد. 

امیدواریم که مشکلات و معضلات فرهنگیان و معلمان سراسر کشور، سیاست «اگر می خواهی راحت بر مردم حکومت کنی سعی کن مردم را گرسنه نگه داری» نباشد که با توجه به رشد آگاهی مردم جامعه و پیشرفت تکنولوژیِ امروز، سعی بر این شود که ارزش و جایگاه مقدس شغلی الگوهای مردم جامعه ( فرهنگیان و معلمان) پایین آورده شود و در نتیجه راه بر تحقیق و مطالعه و پژوهش معلمان از یک طرف و راه بر رشد توسعه ی فکری و افزایش سطح آگاهی مردم جامعه از طرف دیگر بسته شود. جناب رئیس محترم جمهوری! در شگفت هستیم که اگر روزی از سرِ صدقه، افزایش حقوق(آنهم بسیار جزئی) و دادن مزایا و تسهیلات بسیار کم و ناچیز( آنهم با قرعه کشی) برای معلمان در نظر گرفته شود چه دلیلی وجود دارد که مسئولان محترم دولت جمهوری اسلامی!! آن را با بوق و کُرنا در رسانه های جمعی،گروهی و تبلیغاتی مختص به خودشان به عنوان اقدامی عظیم و بی نظیر در سراسر کشور مطرح کنند؟! این در حالی است که ما بارها شاهد افزایش بسیار زیاد حقوق، عیدانه، مزایا و تسهیلات کارمندانِ ارگان های دیگر در کشور بوده ایم، اما اصلاً صدایش در نیامده و تا حالا برای یک بار هم به طور رسمی و غیر رسمی در رسانه های وابسته به دولت اعلام نگردیده است. اگر واقعاً از روی دلسوزی است پس چرا سالهاست که مطالبات معلمان به بوته ی فراموشی سپرده شده و حتی از مزایای برحق خودشان هم(هر چند مزایایشان هم بسیار جزئی بوده!) به مرور زمان محروم گشته اند و هر سال تبصره و قانونی برای آموزش و پرورش جهت کاستن از مزایا و تسهیلات جزئی شان! تصویب می شود، ولی در صدا و سیما و رسانه های وابسته به دولت اصلآ انعکاس داده نمی شود

رئیس محترم جمهور! معلمان سالهاست با این معضلات زندگی می کنند و سالهاست با تحقیر، فقر و تهدید (برچسب سیاسی زدن به مطالبه ی صنفی شان توسط سران دولت) به سر می برند، بدون دلیل شرعی و قانونی، حقوق یک ماه مرخصی در آموزش و پرورش به کلی لغو می گردد و پاداش به موقع بازنشستگان به صورت قسطی چند ساله در می آید، تاکنون بعد از گذشت پنج ماه از اضافه کاریِ معلمان سراسر کشور، مبلغی بابت حق الزحمه ی این کار به حساب شان واریز نشده است، حقوق، تسهیلات و عیدی شان هیچگاه به اندازه ی حقوق و عیدی یک آبدارچی در ادارات و مراکز بانک ها، دارایی، دادگستری و ... نرسیده است، موارد دردآور آنقدر زیاد است که از حوصله ی این نامه ی گلایه آمیز هم خارج است. آیا این واقعیات دردناک حامل این پیام نیست که ارزش و اعتبار شخصیتی و اجتماعی معلمان، نزد مسئولان محترم دولت، بسیار بسیار کمتر از یک کارگرِ محترمِ ساده در کشور می باشد؟
رئیس محترم جمهور!! آیا این امر در اساس بی اعتبار و بی ارزش کردن جایگاه معلمان، نزد مردم در کشور نیست که به حدی رسیده که بعضی از معلمان به علت حقوق بخور و نمیر و عدم امکانات و تسهیلات وام در ارگان آموزش و پرورش، اجاره نشین منزل پدرِ دانش آموز خودشان می گردند و یا هنگام سررسید چک مورد معامله شان(مثلاً بیشتر، خرید ماشینی مُدل پایین) به علت عدم پرداخت به موقعِ حق الزحمه ی اضافه کاری شان، شرمنده ی شهروندان خود شده و در نهایت برای حفظ آبروی شخصی، شغلی و نظامشان دست به دامن هر کسی می گردند تا مبلغ مورد معامله شان را تسویه کنند؛ زیرا آنان غالباً بیشتر به امید پول اضافه کاری شان دست به چنین ریسکی(مثلاً خرید ماشین) می زنند؟! آیا آموزش و پرورش، آبرو، حیثیت، کرامت و شرافتِ انسانی هر مملکتی نیست پس آبرو، حیثیت، شرافت و کرامت انسانی مملکت ما کجاست؟
رئیس محترم جمهور! متأسفانه هیچ نوع تسهیلات وام بلندمدتی برای خرید مسکن فرهنگیان و معلمان سراسر کشور تصویب نشده و سالهاست آنان فقط در فکر سیر کردن شکم خود و خانواده شان بوده که راهی برای مطالعه و پژوهش آنان نیز باقی نگذاشته است چه برسد به خدمتی با انگیزه ی بالا به جامعه. بنابراین ما معلمان سراسر کشور تا زمانی که خواسته های ما مبنی بر رسیدن سقف حقوق معلمان متناسب با تورم بازار و سطح قیمت کالاهای بازار و گرفتن تسهیلات وام و مسکن و عیدانه همانند گرفتن تسهیلات وام، مسکن و عیدانه ی کارمندان ارگان های دیگر در کشور محقق نشود و پرداخت فوری کلیه مطالبات پرداخت نشده ی چندین سال پیش که هنوز به طور کامل پرداخت نشده و نیز عدم ابلاغ و پخش افزایش حقوق کارمندان آموزش و پرورش در صدا و سیما و رسانه های جمعی در کشور(که انجام این کار به علت عدم کنترل واقعی در بازار باعث افزایش خود به خود قیمت کالاها و خدمات در کشور می گردد) دست از ادامه ی تحصن و اعتراض برنخواهیم داشت و همصدا با معلمان و فرهنگیان سراسر کشور خواهیم بود و این بار از شکنجه، زندان، اخراج و اعدام نخواهیم ترسید؛ زیرا این خواسته ها حق مسلم ما و کاملا به نفع جامعه ی ما می باشد و از دست دادن جانمان در این راه شهید شدن و فداکاری در راه آرمانهای واقعی مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد بود. خواسته ای که اصلاً سیاسی نبوده؛ بلکه خواسته ای کاملاً صنفی بوده و حق طبیعی، شرعی و قانونی ما می باشدکه خداوند به ما ارزانی داشته است ولی متأسفانه دولت محترم جمهوری اسلامی سالهاست چنین خواسته هایی را به بهانه های سیاسی و ضد آرمانهای نظام جمهوری اسلامی بودن، تهدید، سرکوب و خفه می نماید، ما هنوز سرکوب، بازداشت و گذاشتن احکام سنگین مجازات را طی چند سال پیش که توسط دستگاه قضایی دولت بر بعضی از معلمان تهران و چند شهر دیگر به خاطر خواسته های برحقِ طبیعی، شرعی و قانونی شان متحمل گردید فراموش نکرده ایم. 
رئیس جمهور محترم! آیا با این واقعیات دردناک که امروزه در هیچ کشوری سابقه ندارد جای آن نیست که به عنوان انتقاد جدی از سیاستهای دولت و وزیر آموزش و پرورش جهت اصلاح این سیاستها و رفع این مشکلات در روزهای سوم، دهم و هفدهم اسفندماه ۱۳۹۳ در درب مراکز آموزش و پرورش استانها و شهرستانها تجمع نموده و نارضایتی و اعتراض خود را به شخص عالی، وزیر بی کفایت و بی لیاقت آموزش و پرورش و مردم شریف و مبارز ایران اسلامی برسانیم؟؟ و یا در صورت عدم توجه و نادیده گرفتن این امر، این بار مردمِ شجاع، شریف و مبارز ایران اسلامی را به یاری بطلبیم و با نفرستادن فرزندانشان به مدارس و تشویق آنها به تجمع در درب مراکز آموزش و پرورش استانها و شهرستانها همراه و همصدا با معلمانشان دست به تحصن و اعتراض بزنند؟؟ ما از اول با ایران بوده ایم و خواهیم بود و تا پایان جهت تحقق مطالبات و خواسته هایمان خواهیم ایستاد و تا مرگ و شهادت هم مقاومت خواهیم کرد تا ایران و نظام آبرویش نرود و این مردم و نظام برای همیشه الگوی تمام جهانیان باشند. نصرٌ مِن الله و فتحٌ قریب

با تشکر 
جمعی از معلمان و فرهنگیان آذربایجان و کُردستان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.