.

.

فلسفه و چیستی عزاداری برای امام حسین(علیه السلام)

«عزا» در لغت، به معنای «صبر و شکیبایی کردن بر هر چیزی که انسان از دست می دهد و نیز به معنای «خوب صبر کردن»، «صبر کردن در مصیبت» و «سوگ و مصیبت» است. در عربی، «عزیت فلانا» یعنی او را دلداری و تسلی دادم، و «احسن الله عزاک» یعنی خداوند تو را صبر نیک دهد.

 نایت اسکین

 بر این اساس، «عزاداری» مراسمی است که برای آرامش بخشیدن به فرد یا افراد داغدیده برگزار می شود. برای این منظور، روش های متعددی کاربرد دارد، مانند: هم دردی کردن زبانی با فرد داغ دیده، گریه کردن همراه با فرد داغ دیده، شنیدن غم و غصه های فرد داغ دیده، یادآوری داغ های دیگران به ویژه داغ های بزرگان دینی و تاریخی و … در جوامع مختلف، عزاداری معمولا در قالب مراسم جمعی، در چند مرحله زمانی (سوم، هفتم، چهلم و…) و با آدابی مخصوص برگزار می شود، و روی هم رفته، تاثیر بسیار شگرفی در آرامش بخشیدن به افراد داغ دیده دارد.(۴)

افزون بر مراسم عزاداری، دو عامل «گذشت زمان» و «فراموشی» به یاری فرد داغ دیده می آید و اندک اندک او را از هیجان های ناشی از غم دیدگی می رهاند.(۵) در این حال، معمولا مراسم عزاداری نیز متوقف می شود، و در نهایت، برای بزرگداشت و یادبود، مراسمی برپا می شود، البته روشن است که نقش مراسم یادبود در آرامش بخشیدن به بازماندگان بسیار اندک، و نقش آن در زنده نگاه داشتن نام و یاد فرد در گذشته بسیار فراوان است. از این رو، برگزاری مراسم بزرگداشت و یادبود برای بزرگان دینی، ملی و دانشمندان، حتی پس از گذشت زمان دراز از فقدان آن ها، کاری بسیار رایج است.
در وهله نخست، به نظر می رسد که برپایی مراسم عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) از نوع اخیر است، اما در واقع شخصیت امام حسین(ع) چندان عظیم، و حوادث قیام او چنان مصیبت بار است که عزاداری وی به هیچ وجه با مراسم معمول در یادبود و بزرگداشت افراد که غالبا خشک و بی هیجان است، همانندی ندارد. پس از گذشت چهارده قرن و اندی از حادثه عاشورا، شرکت کنندگان در عزاداری امام حسین(ع) در واقع، خویشتن را مصیبت زده و داغدار آن حادثه بزرگ می یابند و با شرکت در این مراسم عملا به یکدیگر، و نیز به صاحبان اصلی مصیبت اهل بیت (ع) تسلی می دهند(۶) گواه بر این سخن، آن است که عزاداران امام حسین(ع)، به یاد مصائب و مظلومیت آن حضرت گریه و شیون سر می دهند و حتی بی تاب می شوند، البته این حالات ریشه در پیوند عمیق عاطفی با امام حسین(ع) و اهل بیت دارد که در این باره، در ادامه نوشتار سخن به میان خواهد آمد.
ناگفته پیداست که برپایی عزاداری امام حسین(ع) افزون بر تسلی بخشیدن به شرکت کنندگان در آن مراسم، به طور کاملا طبیعی، سبب می شود تا نام و یاد آن حضرت و حماسه عظیم او همواره زنده و تازه نگاه داشته شود، به ویژه آن که عزاداری بر امام حسین(ع) در قالب یکی از مردمی ترین رسم های اجتماعی میان مسلمانان انجام می شود و همگان در هر سن و از هر صنف- زن و مرد، پیر و جوان و خردسال و…- با حضور در آن، پیام ها و درس های حماسه حسینی را با عمق جان دریافت می کنند.
کارکردها و آثار عزادارای برای امام حسین(ع)
عزاداران امام حسین(ع) با حضور در مراسم عزاداری آن حضرت، در واقع، خویشتن را مصیبت زده و داغدار حادثه خونین عاشورا می یابند، گریه و شیون سر می دهند و بی تاب می شوند.براین اساس، در این قسمت از نوشتار، ابتدا باید بر این سخن اذعان کرد که عزاداری امام حسین(ع)، گرچه به گونه ای است که شرکت کنندگان در آن، غمبار و گریان می شوند، اما با وجود این، آن مراسم تاثیرات روانی بسیار مطلوبی بر روی ایشان بر جای می گذارد. بی گمان، شرکت کنندگان در عزاداری آرامشی ویژه و لذتی خاص را احساس می کنند، و اگر غمی بر چهره آنان می نشیند، غمی متفاوت با غم و غصه های زندگی روزمره است، غم معنویت، غم آخرت و غم مظلومیت، غمی است که منشا حرکت است، و پویایی اجتماعی افراد را افزایش می دهد نه کاهش، و عامل نابهنجار در زندگی افراد نمی شود، بلکه در مواردی نقش درمانی ایفا می کند، و به زندگی نشاط می بخشد (۷) از این رو، کسانی که حضور در مجالس عزاداری امام حسین(ع) را تجربه کرده اند، هرگز از تکرار و استمرار آن دلزده نمی شوند، در حالی که بی گمان، در هیچ مجلس یادبود و بزرگداشت دیگری، وضع بدینگونه نیست.
حال، باید دید که چرا عزاداران حسینی، به شکل خود خواسته، به مجالس سوگواری امام حسین پا می گذارند، جامه سیاه بر تن می کنند، بر سر و سینه می زنند، اشک می ریزند و…؟ بی گمان، پاسخ به این پرسش، خود می تواند بیانگر «چرایی عزاداری برای امام حسین(ع) باشد.
اساس پاسخ را باید در مهر و محبت به آن حضرت جست وجو کرد که تا «ژرفای احساسات و عواطف» عزاداران راه یافته، (۸) و ایشان را چنان شیفته و شیدا کرده است که ناآشنایان طعنه گو، از حالت آنان به «جنون» تعبیر می کنند، آری، عزاداران امام حسین(ع) بر اساس «پیوند عمیق عاطفی»، هر ساله مراسم عزاداری حسینی را با شکوه تر از قبل برگزار می کنند، و این همه، تجلی این فرموده رسول خدا (ص) است: «ان القتل الحسین حراره فی قلوب المومنین لاتبردا ابدا» (۹) برای شهادت امام حسین(ع) در دل های مومنان حرارتی است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.
بر این اساس، مهر، عشق و عاطفه، مهمترین پشتوانه برای برپایی مراسم عزاداری امام حسین(ع) بوده است. با وجود این، کارکرد آن مراسم، هرگز به جنبه عاطفی محدود نبوده است. در طول تاریخ، برگزاری عزادارای برای امام حسین(ع) فرصت مناسب به دست می داده است تا مرثیه سرایان و خطیبان، همگان را با شخصیت و نهضت امام حسین(ع) و نیز با معارف اسلامی آشنا کنند. بر این اساس، عزاداری امام حسین(ع) آثار، فواید و کارکردهای بسیار مهمی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی داشته است. بی گمان، شناخت این کارکردها و آثار سبب می شود تا ما نسبت به «چرایی عزاداری برای امام حسین(ع) آگاهی ژرف تری پیدا کنیم. از این رو، در اینجا، مهمترین این کارکردها و آثار به اجمال شناسایی می شود:
الف. زنده نگاه داشتن نهضت عاشورا
عزاداری برای امام حسین(ع) در مهمترین کارکرد خود، سبب شده است تا یاد، نام و پیام های نهضت عاشورا زنده و جاوید بماند، و آموزه های آن به همه بشریت انتقال یابد. از این طریق، همه انسان ها- مسلمان و نامسلمان- در طول تاریخ، با آموزه هایی همچون ستم ستیزی، آزادگی، شهادت طلبی، ایثار و حقیقت جویی آشنا شده اند. در این باره، این سخن از یک نویسنده غربی بسیار جالب توجه است:«اگر مورخان ما حقیقت این روز (عاشورا) را می دانستند و درک می کردند که عاشورا چه روزی است، این عزاداری را مجنونانه نمی پنداشتند: زیرا پیروان حسینی به واسطه عزاداری حسینی می دانند که پستی و زیردستی و استعمار و استثمار را نباید قبول کرد: زیرا شعار پیشرو و آقای آن ها ندادن تن به زیر بار ظلم و ستم بود. (۱۰)
ب – معرفی الگوهای راستین و ایجاد پیوند عمیق عاطفی با آنان
عزاداران حسینی، با شرکت در مراسم عزای امام حسین(ع) و یاران باوفایش، با شخصیت و عظمت روحی آنان آشنا می شوند، و آنان را انسان های کاملی می یابند که واجد صفات پسندیده صبر، وفا، استقامت، و از خودگذشتگی اند، و هر یک ، الگو و اسوه نیکی هایند. مهم تر اینکه عزاداران به یاد مظلومیت و مصیبت ایشان به سوگ می نشینند، می گریند، و بر سر و سینه می زنند، و از این طریق، شناخت خود را نسبت به آنان با پیوندی عاطفی، استحکام می بخشند. از آن سو، عزاداران با دشمنان امام یعنی ، یزید و یزیدیان، نیز آشنا می شوند، و نسبت به آنان عمیقا نفرت پیدا می کنند. براین اساس، عزاداری در عمل، به تحقق «تولی» و «تبری» می انجامد، و فرصتی می شود تا عزاداران در خطاب به مقتدای خود، اعلام کنند:«انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن و الاکم و عدو لمن عاداکم». (۱۱)
من، با کسانی که با شما درآشتی و صلح باشند، آشتی ام؛ و با کسانی که با شما در ستیز و جنگ باشند، در ستیزم؛ و با کسانی که شما را دوست بدارند، دوستم؛ و با کسانی که شما را دشمن بدارند، دشمنم.
ج- تعلیم معارف دینی
مجالس عزاداری امام حسین(ع) فرصتی بسیار ارزشمند به دست می دهد تا واعظان و خطیبان عالم، به بیان احکام و مباحث شرعی، اخلاقی و اعتقادی بپردازند و عزاداران حسینی را با معارف دینی آشنا کنند. براین اساس، همان گونه که در محرم سال ۶۱ هجری، امام حسین(ع) برای احیای دین قیام کرد، مراسم عزاداری او نیز در طول تاریخ، بستری شد برای احیای دین و ترویج معارف آن.
د- ایجاد معنویت در جامعه
چنان که پیش تر گذشت، شرکت در عزاداری امام حسین(ع) آرامش و لذت خاصی به عزاداران می بخشد. در واقع، این آرامش ناشی از فضای ویژه ای است که در مجالس عزای حسینی به وجود می آید. در این مجالس، سخن از دیانت، حقیقت و مظلومیت، با اشک و سوز همراه می شود و جان های خسته از زندگی های روزمره را دگرگون می کند. در نتیجه، عزاداران احساس پاکی، سبکباری، لطافت و معنویت می کنند که این حالات خود می تواند بیانگر نوعی از تزکیه و پالایش روحی باشد که با شرکت در مجالس عزای حسینی به دست می آید: البته سزاوار است که عزاداران در خارج از مجالس عزا نیز مراقب اعمال خود باشند تا رشد معنوی آنان افول نیابد.
در اینجا، همچنان باید تاکید کرد که موارد یاد شده در بالا، تنها برخی از مهم ترین کارکردها و آثار عزاداری امام حسین (ع) است.(۱۲) اهمیت موارد یاد شده بر همگان روشن است، و بی شک، می توان ریشه تردیدها و انکارهایی را که نسبت به برپایی عزاداری برای امام حسین (ع) انجام می شود، در خصومت با همین آثار و کارکردها یافت. در این باره، امام خمینی (قدس سره) هشدار داده و می فرماید:«… آن روضه های سنتی و آن مصیبت ها را زنده نگاه دارید که برکاتی که به ما می رسد از آن هاست، این برکات از کربلاست. کربلا و نام مبارک سیدالشهدا را زنده نگه دارید که با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته می شود». (۱۳) همچنین، می فرماید: »روضه سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهدا است. آن کسانی که می گویند روضه سیدالشهدا را نخوانید، اصلا نمی فهمند مکتب سیدالشهدا چه بوده و نمی دانند یعنی چه. این گریه ها و این روضه ها، این مکتب را حفظ کرده است».(۱۴)
گریه بر امام حسین(ع) ، آثار و انگیزه ها
روایات نقل شده از معصومان (علیهم السلام) بیانگر آن است که آنان، خود به یاد مصایب و مظلومیت امام حسین (ع) می گریستند و نیز از اصحابشان می خواستند که این گونه رفتار کنند، و به منظور تشویق آنان، پاداش عظیم گریه بر حسین(ع) را بیان می کردند. بی گمان، همین رهنمودهای معصومان منشا اصلی برای برپایی عزاداری امام حسین(ع) بوده، نیز در تداوم و بقای آن، و تبدیل شدن آن به شکل یک رسم و سنت اجتماعی، نقش محوری داشته است.
حال در اینجا، باید دید که گریه بر امام حسین(علیه السلام) چیست و بر چه گونه هایی است؟ و در اساس، چرا بر حسین (علیه السلام) می گریند؟
برای پاسخ گویی به این پرسش ها، نخست باید بررسی کرد که به طور کلی، گریه کردن چگونه رفتاری است و چه انواعی دارد؟
گریه کردن یکی از رفتارهای عادی و طبیعی آدمی است. گریه، دارای یک ظاهر است و یک باطن. ظاهر آن یک امر فیزیولوژیک است. تاثیرات روانی، از طریق محرک های بیرونی یا درونی مثل تفکر، وارد چرخه فیزیولوژی مغز و اعصاب می شود، در نتیجه، بخش خاصی از مغز تحریک می گردد، و به غدد اشکی چشم فرمان فعالیت می دهد و در نهایت، قطرات اشک جاری می شود که ما آن را گریه می نامیم. باطن گریه همان تاثیرات درونی و عاطفی است که به سبب عوامل مختلف، در فرد بروز می یابد. براین اساس، «گریه» انواع گوناگونی دارد که در این جا، مهم ترین آن ها، به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد. (۱۵)
الف- گریه ناشی از علاقه طبیعی انسان به خود و متعلقات خود
این نوع از گریه، یا ریشه در دردمندی جسمی دارد که بیشتر در افراد کم سن و سال بروز می یابد، و یا برخاسته از غم و اندوهی است که در مواجهه با حوادث ناگوار، فضای درونی انسان را فرامی گیرد؛ حوادثی همچون: فقدان بستگان و آشنایان، از دست دادن شیء یا فرصت مورد علاقه، عدم دست یابی به موفقیتی مهم، عدم دست یابی به پیروزی در مسابقات ورزشی و … در چنین حالتی، به اصطلاح عامیانه، عقده ها گشوده، و اشک از چشم جاری می شود. در اصطلاح روان شناسان، گریه در این حالت، سبب «تخلیه روانی- هیجانی» می شود، و در نتیجه، فرد تا حدود زیادی آرامش پیدا می کند.(۱۶) در اینجا باید از نوع دیگری از گریه یاد کرد که حالتی ویژه دارد. برخلاف موارد دیگر که بر اثر غم و اندوه بروز می یابد، ویژگی این نوع خاص در این است که در حالت شادمانی شدید پیش می آید، و معمولاً «گریه شوق» نامیده می شود. این گریه در مواردی است که انسان، پس از گذران دوره ای از فراق، جدایی و ناامیدشدن در دست یابی به شیء، نعمت یا یکی از عزیزان خود، به آن خواسته نایافته می رسد، پس در این هنگام، از شدت شوق و هیجان، بی اختیار می گرید. چنین گریه ای، از جلوه های زیبایی احساس و دلدادگی روحی انسان است.(۱۷)
چنان که در تاریخ صدر اسلام (سال ۷ هجری پس از فتح خیبر)، هنگامی که جعفربن ابی طالب پس از سال ها حضور در حبشه، به مدینه بازگشت و به حضور رسول اکرم(ص) رسید، پیامبر به استقبال او رفت، «و بکی فرحا برؤیته؛ و از شوق دیدارش گریست.»(۱۸)
ب. گریه ناشی از نوع دوستی و مهرورزی نسبت به دیگران
انسان، به طور طبیعی موجودی نوع دوست و مهرورز است که با مشاهده – یا آگاه شدن از – بروز حوادث ناگوار برای دیگران، متأثر می شود، و حتی برای آنان می گرید. در مواردی همچون، سیل، زلزله، قحطی و بلایای طبیعی دیگر که معمولا به شماری از انسان ها آسیب می رسد و آنان با وضعیتی وخیم مواجه می شوند، حتی کسانی که خارج از صحنه حوادث اند، با آگاه شدن از آن، بسیار متأثر، و گاهی گریان می شوند؛ البته این حالت، سبب می شود تا ایشان در یاری رساندن به آسیب دیدگان اقدام کنند؛ حتی گاهی به روشنی دیده می شود که میان میزان متأثر شدن افراد از یک سو، و میزان یاری رسانی آنان به آسیب دیدگان از سوی دیگر، پیوستگی برقرار است.
قسم دیگری از گریه نوع دوستانه، گریه بر «مظلوم» است. انسان ها، از روی رأفت و دلسوزی، با مشاهده – یا آگاه شدن از – ستمدیدگی هم نوعان خود متأثر می شوند، و حتی برای آنان می گریند. یک جنبه آشکار از گریه برای حضرت امام حسین(ع) همین قسم از گریه است که در این باره، سخن به میان می آید.
ج. گریه ناشی از عقیده و کمال خواهی در جهان بینی الهی، کمال انسان در تقرب و نزدیکی جستن به خداست. در این جهان بینی، آموزه های خاصی مطرح است که آن آموزه ها، به گونه های خاصی از گریه، معنا و مفهوم می بخشد؛ مانند اینکه گریه ناشی از «خوف خدا»، زمینه ساز قرب الهی و مایه دست یابی به رحمت خداوند است. بر این اساس، انسان های معتقد و مؤمن، در پیشگاه خداوند، خاشعانه به مناجات می پردازند، خطاها و گناهان خود را به یاد می آورند، و با سوز دل و اشک چشم، از خداوند آمرزش می جویند.
حال پس از شناخت انواع اصلی گریه و عوامل هر یک از آنها، باید بررسی کرد که گریه بر امام حسین(ع) از کدام نوع است؟ در پاسخ، نخست باید تأکید کرد که عزاداری امام حسین(ع) از دیرباز در بستر وسیع زمانی و مکانی انجام شده، و طیف وسیعی از گریه کنندگان را در بر گرفته است. بر این اساس، تشخیص نوع گریه امام حسین(ع) بدون توجه به تفاوت شرکت کنندگان در سوگواری و مراحل مختلف آن، امری ناممکن می نماید.
بی گمان، گریه های طولانی بزرگ ترین بازمانده عاشورا، حضرت امام سجاد(ع) که از نزدیک صحنه های مصیبت بار کربلا و مظلومیت های پدر، برادران، عموها و دیگر عزیزان و همراهان خود را مشاهده کرده بود، گریه هایی بود کاملاً متمایز، و ناشی از هر سه عامل: گریه از روی رحمت و رأفت در داغ عزیزان؛ گریه بر مظلومیت ها؛ و گریه بر فقدان انسان هایی در حد اعلای فضل و کمال و پاکی.
پس از آن، در دوران متأخرتر، گریه های کسانی که با تشویق های ائمه اطهار(علیهم السلام)، و با آگاهی از اجر عظیم گریه بر امام حسین(ع) اقدام به برپایی مجالس عزا برای آن حضرت می کردند و به یاد مصائب او می گریستند، گریه هایی بوده است بر مظلومیت، و ناشی از عقیده.
بر این اساس، اعتقاد به پاداش فراوان گریه بر امام حسین(ع) و نیز یادکرد از مصیبت ها و مظلومیت های آن حضرت، همواره در طول تاریخ، در برپایی عزاداری های حسینی تأثیرگذار بوده، و سبب شده است تا احساسات و عواطف عزاداران، با یاد و نام اباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایش، پیوندی ناگسستنی و عمیق بیابد، و پس از قرن ها، برای آنان، همچون عزیزترین نزدیکان خود سوگواری کنند، بگریند و بر سر و سینه بزنند.
در این میان، «مظلومیت» امام حسین(ع) (۱۹) و دیگر شهیدان کربلا، عاملی بسیار مهم در برانگیختن احساسات و هیجانات همه انسان های پاک دل بوده، بسیاری از افراد غیرشیعه و حتی غیرمسلمان را در زمره سوگواران حسینی درآورده است. «مظلومیت» آنان، که در قالب مصیبت هایشان یادآوری می شده، برای دل و جان عزاداران «سوز»، و برای چشم آنان، «اشک» را به ارمغان می آورده است؛ البته عشق و محبت نسبت به امام حسین و یارانش در عمق وجود برخی از عزاداران، چنان نفوذ کرده است که گاهی، فقط با شنیدن «نام» آنان، اشک از چشمانشان جاری می شود.
آثار گریه بر حسین(ع)
آنچه در بالا گذشت، بیانگر چیستی گریه بر امام حسین(علیه السلام) بود، و نیز با شناخت عوامل آن، بخشی از چرایی گریه بر حسین (علیه السلام) را بیان می کرد؛ در ادامه، به برخی از آثار و کارکردهای گریه های سوگواران حسینی اشاره می شود تا بدین سان، چرایی آن بیشتر روشن شود، همچنین، آنان که ناآگاهانه به تشکیک و تردید درباره مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) می پردازند به خطای خود پی ببرند، نیز آشکار شود که معاندان، چرا به این مراسم، بسیار هجوم می آورند.
برخی از آن آثار و کارکردها، جنبه فردی، و برخی نیز جنبه اجتماعی و سیاسی دارد. از نظر فردی، گریه های عزاداران، از یک سو، آنان را تخلیه هیجانی می کند، به آرامش روحی- روانی می رساند و باعث صفای باطنی می شود که در این باره، پیش تر نیز سخن به میان آمد. از سوی دیگر حضور عزاداران در مراسم عزای حسینی، عواطف و شناخت آنان را تقویت می کند، و نیز سبب می شود تا آنان بکوشند در رفتار خود، شبیه به آنان باشند که برایشان می گریند؛ هنگامی که عزاداران به یاد وفاداری ابوالفضل العباس(ع) یا آزادگی حربن یزید ریاحی اشک می ریزند، ناخودآگاه، خواهند کوشید تا در حد توان، آزادمرد و وفادار باشند، و از نامردمی به دور.(۲۰)
گریه بر امام حسین(ع) از نظر سیاسی و اجتماعی نیز آثار و کارکردهای بسیار مهمی دارد؛ زیرا این گریه ها در جایگاه یک رفتار کاملا احساسی و هیجانی، و در عین حال کاملا آگاهانه، به یاد بزرگمردی است که برای احیای دین و اجرای عدالت، خود را در سخت ترین شرایط قرارداد و هرگونه مصیبت و مظلومیت را به تن خرید؛ بدین سان، این گریه، شخصیت فرد عزادار را به شخصیت عظیم چنان انسان وارسته ای پیوند می زند، و اهداف و آرمان های او را در عمق جان وی پایدار می کند.
فرد عزادار با سوگمندی و گریه برای امام حسین(ع) آشکارا اعلام می کند که او وفادار به امام، نهضت او، و آرمان های او است، و در میدان عمل نیز وفاداری خود را به اثبات می رساند؛ به یاد داریم که در همین روزگار، در صحنه های مختلف انقلاب و دفاع مقدس، مردان حسینی در میدان عمل چه خوش درخشیدند!
گریه و عزاداری برای حسین(ع)، در واقع، انقلاب و مکتب او را زنده نگاه داشته و پیام امام را به همه انسان ها انتقال داده است. براین اساس، گریه در فرهنگ عاشورا، سلاح همیشه برانی است که فریاد اعتراض بر ستمگران است و پاسدار خون شهیدان.(۲۱)
در این باره، این سخنان از حضرت امام خمینی(قدس سره) بسیار گویاست: «هر مکتبی، تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد،… حفظ نمی شود» (۲۲) گریه کردن بر عزای امام حسین(علیه السلام)، زنده نگه داشتن نهضت، و زنده نگه داشتن همین معنا است که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراتور بزرگ ایستاد… آن ها از همین گریه ها می ترسند، برای اینکه این گریه ای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است» (۲۳)
ویژگی عزاداری واقعی برای تبیین دقیق این پرسش که چگونه عزاداری کنیم باید به دو مسئله از نگاه جامعه شناختی و روان شناختی توجه کنیم. در حوزه روان شناختی به این پرسش فلسفی توجه می دهیم که علت عزاداری و هدف آن چیست؟ شناخت علل و انگیزه ها به ما کمک می کند تا به عنوان یک عزادار واقعی عمل کنیم. در حقیقت این بخش به این پرسش پاسخ می دهد که عزادار واقعی چه ویژگی هایی دارد؟
از نظر روان شناختی رفتاری، گریه را به عنوان حالت رفتار و جلوه احساس هیجان معنا می کنند ولی در عزاداری که یک واکنش جمعی و اجتماعی است بروز احساسات و عواطف شکل خاصی به خود می گیرد. از این رو نمی توان با داغدیدگی و رفتار ناشی از آن همانند دانست و معیارهای آن را به این حوزه تعمیم و گسترش داد.
در عزاداری هدف نمایش شناخت جامعه نسبت به فقدان کس و یا چیزی است که در آن جامعه آثار مهم و ارزشمندی از خود به جا گذاشته است. عزاداران در یک کنش ارتباطی جمعی می کوشند تا به دیگران نشان دهند که چه نوع دلبستگی نسبت به مورد عزاداری داشته و آن فرد تا چه اندازه در جامعه آنان تاثیرگذار و نقش آفرین بوده است. از این روست که عامل اصلی در عزاداری را می بایست در فرهنگ انتقال پیام های خاص دانست. عزاداران به مخاطبان خود می فهمانند که تحت تاثیر آن فرد و شخص بوده و هستند و در راه آرمان ها و اهداف آن از همه چیز خواهند گذشت. این گونه پیام ها در وهله نخست نیازمند شناخت از شخصی است که برای او عزاداری صورت می گیرد. بنابراین اصل شناخت از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در عزاداری ها گروه و یا گروه هایی با بیان ویژگی ها و فضایل شخص از دست رفته می کوشند تا جایگاه و نقش فرد را به دیگران بنمایانند. این بیان، خود شیوه و روشهای مختلفی را می طلبد که می توان به شیوه خواندن مدایح و روضه ها و نیز سخنرانی و یا نمایش های بیانی و حرکتی (تعزیه) اشاره کرد. در حقیقت بخشی از جامعه می کوشد تا با بیان فضایل شخص به طرق مختلف جایگاه او را به بخش دیگر جامعه بشناساند. این مسئله موجب می شود تا ضمن شناخت جایگاه شخص، رفتارهای او به عنوان الگو و سرمشق فردی و جمعی مورد توجه قرار گیرد.
مطلب دیگری که باید در عزاداری مورد توجه قرار گیرد. ایجاد تعلق خاطر به شخص از دست رفته است. کوشش آن است تا افراد عزاداری نوعی و اندازه تعلق خود را به دیگران بیان کنند. این بیان تعلق در حقیقت بیان این نکته است که آنان همانند فرد از دست رفته عمل و یا می کوشند عمل کنند. اگر در رفتار خود، نوعی خاص از رفتار را نشان می دهند تنها از آن روست که می کوشند نوعی از ویژگی تعلق شدید را بیان کنند. پوشیدن لباس سیاه و بر سر و سینه زدن نشان کمال اندوه فقدان است. این نمادها در حقیقت بهترین وسیله ابراز شدت تعلق خاطر به فرد و مبانی اوست. گریه در فراق به معنای پذیرش حضور دایم اندیشه و افکار و رفتار فرد از دست رفته است. پیام هایی که این نمادها از خود به دیگری می رساند بسیار گویا و گیراست. هرکس به سادگی درک می کند که شخص فوق تا چه اندازه در این جمعیت تأثیرگذار بوده و هست. از این رو، نوعی پیام رسانی صریح و شفاف را با خود به همراه دارد.
اکنون این پرسش مطرح می شود که جامعه ای که چنین عزادار است چگونه رفتاری را در پیش گیرد تا به این مطالب پیش گفته برسد؟ در حقیقت ویژگی عزاداری با معنا و پیام دار و ویژگی های عزادار واقعی چیست؟
با توجه به انگیزه و علل و اهداف عزاداری به سادگی می توان به این پرسش پاسخ داد. به نظر می رسد بهترین ویژگی عزاداری واقعی آن است که پیام های آن به سادگی انتقال یابد و افراد مخاطب بیرونی و درونی بدانند که عزاداران تا چه اندازه به سیر و سلوک شخص از دست رفته پای بند هستند و تا چه اندازه او را می شناسند و به آرمان های او وفادار هستند. مخاطب عزاداری دو دسته عمده هستند: نخست دیگران و غیرخودی ها می باشند. عزاداران با عزاداری های خود به مخالفان بیان می کنند که نه تنها شناخت درستی از جایگاه و اهمیت و ارزش فرد داشته اند بلکه می دانند که او چه آرمانی را داشته است و حاضر هستند در راستای این آرمان عمل کنند. این پیام عاشورایی و عزاداری عاشورایی است که دشمن را به وحشت انداخت است و می کوشند تا ریشه و عوامل ایجادی آن را از میان بردارند و به جنگ آن می روند. در سال های اخیر هجوم به عاشورا شدت یافته است. این را نباید در نمادهای عاشورا دید بلکه در پیام هایی دید که این نمادها منتقل می کنند. خون عاشورایی و بر سینه زدن و اشک ریختن هاست که دشمن را می ترساند. کسانی که چنین در اندوه عاشورایی خون می گریند هرگز تن به ذلت و خواری ای نمی دهند که امامشان هیهات من الذله را در کربلای خون و بلا سر داده است.
مخاطب دوم این عزاداری ها فرزندان و نسل آینده است. این فرهنگ عاشورایی و انگیزه و عوامل قیام آن همواره در عزاداری ها گوشزد می شود و نسل آینده از کوچکی، خود را با این فرهنگ پرورش می دهد و با اصول و مبانی آن از طرق مختلف همانند نمادها آشنا می شود. کارکرد نمادها نسبت به کودکان بهتر و سریع تر عمل می کند. کودکان به سادگی با نمادها ارتباط برقرار می کنند و اولین پرسش ایشان این است که چرا مادر و پدر می گریسته؟ چه شده است؟ این حسین کیست؟ آن کجاوه از آن کیست؟ علم چیست؟ چرا…
انتقال پیام از طریق نمادهای مختلف برای عموم و توده راحت و آسان است. نمادها زبان بین المللی و جهانی هستند. همان طور که کودکان با آن ارتباط برقرار می کنند دیگر افراد جامعه جهانی نیز نسبت به آن واکنش نشان می دهند و از خود می پرسند: این حسین کیست که هرساله میلیون ها نفر عزادار اویند.
عزادار واقعی کیست ؟
عزادار واقعی کسی است که با توجه به این پیام ها و نمادهایی که پیام های سالم و جهانی را بیان می کند عمل می کند. پوشیدن لباس سیاه و بر سینه و سر زدن و اشک ریختن نمادهای جهانی هستند که می تواند پیام عاشورایی را به دوست و دشمن برساند. بنابراین نباید از نمادهایی استفاده کرد که این محتوا و پیام را خدشه دار می سازد.
عزادار واقعی کسی است که در راه شناخت اهداف و انگیزه و مکتب و مرام و عقیده اباعبدالله(ع) می کوشد و نیز تلاش می کند تا آن را در زندگی فردی و جمعی خود نشان دهد. از این رو توجه به بیان مطالب و آرمان ها در قالب های مختلف شعری و خطابی می تواند مفید و سازنده باشد.
بنابراین برماست تا ضمن زنده نگهداشتن و بازسازی رخداد کربلا، نسبت به حادثه آفرینان آن حق شناس و به آرمان های آنان وفادار باشیم و از آن برای زندگی امروز خود و فردای فرزندانمان بهره گرفته و الگوسازی کنیم. و از آن جایی که حادثه کربلا نقش تعیین کننده در استمرار رسالت و تعقیب اهداف دین در تمام دوره های زندگی بشری دارد بایسته است تا در بزرگداشت آن از رفتار صحیح و درست و مبتنی بر الگوهای صحیح دینی دور نشویم.
¤ پانوشت ها در سرویس معارف موجود است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.